مصاحبهگر: Ina Rottscheidt (ب. الف)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نمایندهی عضو فراکسیون "حزب سبزها ـ اتحاد آزاد اروپایی" در اروپا: «عبدالله گل به عنوان طرف گفتگویی قابل اطمینان اعتبار دارد؛ کسی که میتوان با او به توافقهایی رسید که طرف دیگر نیز آنها را رعایت کند.»
وزیر امور خارجهی ترکیه، عبدالله گل، در دور اول انتخابات ریاست جمهوری ترکیه با شکست روبرو شد. دور دوم ممکن است سرانجامی چون دور اول داشته باشد، ولی کسی تردیدی ندارد که گل در دور سوم با تکیه بر اکثریت پارلمانی حزبش به عنوان رئیس جمهور برگزیده خواهد شد.
در گفتگویی با دویچه وله، جم اوزدمیر، (Cem Özdemir) از شانسها و پیآمدهای این پیروزی برای ترکیه و اروپا صحبت میکند. جم اوزدمیر، (Cem Özdemir) سیاستمداری ترک تبار است که از سال ۲۰۰۴ نماینده پارلمان اروپاست و در این پارلمان در فراکسیون "حزب سبزها ـ اتحاد آزاد اروپایی" عضویت دارد.
دویچه وله: پس از پیروزی حزب "عدالت و توسعه" (AKP) در انتخابات ژوئیه که پیش از موعد برگزارشد، پیروزی گل حتمی است. او در ۲۸ اوت، اکثریت مورد لزوم را با آراء حزب AKP به دست میآورد و رئیس جمهور میشود. عبدالله گل، پیش از انتخابات قول داد که دموکراسی و جدایی دین از سیاست را که در قانون اساسی ترکیه مستتر است، حفظ کند. میتوان به او اعتماد کرد؟
جم اوزدمیر: در این مورد باید فقط به چهار سال ونیم سیاست دولت AKP- نظری انداخت: این سیاست به توسعهی روند بنیادگرایی در جامعهی ترکیه منجر نشده است. بر عکس. ترکیه درهای خود را در این دوران به طور بیسابقهای در تاریخ این کشور به روی جهان گشود: این همه اصلاحاتی که صورت گرفت، مثلا در مورد دموکراسی یا حقوق زنان. این که با بدگمانی با گل برخورد میشود، همه میدانند. حالا این به عهدهی اوست ـ که وقتی انتخاب شد ـ این بدگمانیها را از بین ببرد.
یعنی انتقادهایی که به او میشود، درست نیست؟
این انتقادها پیش از هرچیز به روسری سر کردن همسرانش گل و اردوغان برمیگردد. در این رابطه، گل به درستی گفته است که نه همسرش، بلکه خود او قرار است انتخاب شود. در غیر این صورت، این گفته که رهبر اپوزیسیون، دنیز بایکال، (Deniz Baykal)، گفته، اعتبار دارد، هر چند خود او متأسفانه آن را اجرا نمیکند: «مهم این نیست که همسر گل چه روی سر دارد، مهم این است که او چه در سر دارد.» و تا کنون نه همسر و نه خود گل، بهانهای به دست ندادهاند که بتوان گل را به عنوان بنیادگرایی افراطی تلقی کرد. در مورد سیاستمداران مخالف او ولی چنین قضاوتی را نمیتوان کرد. عبدالله گل موافق گشایشی لیبرال منشانه برای ترکیه است. کسانی که میخواهند مانع او بشوند، طرفدار ملیگرایی افراطی هستند.
گل به عنوان وزیر امور خارجه کوشید مذاکرات بر سر عضویت ترکیه در اتحادیهی اروپا را به موفقیت برساند. اروپا در بارهی گل چه فکر میکند؟
او از شهرت بسیار خوبی نزد سیاستمداران اروپایی، مثل مسئول امور گسترش اتحادیهی اروپا، اولی رهن (Olli Rehn)، وزرای کنونی و پیشین امور خارجهی آلمان، فرانک اشتاین مایر و یوشکا فیشر برخوردار است. او به عنوان طرف گفتگویی قابل اطمینان اعتبار دارد؛ کسی که میتوان با او به توافقهایی رسید که طرف دیگر نیز آنها را رعایت کند. به این ترتیب میتوان گفت که در خارج از ترکیه به گل کمتر بدگمانند تا در داخل مملکت خود او.
انتخاب گل به عنوان رئیس جمهور، چه اهمیتی برای ترکیه در امر عضویت آن در اتحادیهی اروپا دارد؟
این انتخاب میتواند خیلی از مسائل را ساده کند. نباید فراموش کرد که رئیس جمهور کنونی، احمد نجت سزر، جلوی بسیاری از اصلاحات را در ترکیه گرفته است: مثل قانون تأسیس بنیادها که برای بنیادهای مسیحی و یهودی تبعیضهای زیادی قائل میشود: دولت AKP میخواست به این امر پایان دهد. این راه ولی از سوی اپوزیسیون مسدود شد و رئیس جمهورهم این قانون را امضاء نکرد. علاوه بر این سزر، مانع تصویب طرحهای مهمی در محدودهی اصلاح دستگاه اداری، بازنشستگی دیرتر یا ترمیم بودجه نیز شد. و حالا اگر رئیس جمهوری مثل عبدالله گل که راه این اصلاحات را سد نمیکند، به این مقام برسد، خیلی چیزها برای دولت ساده تر خواهد بود.
انتقاد اصلیای که در رابطه با عضویت ترکیه در اتحادیهی اروپا مطرح میشود، مسئلهی رعایت حقوق بشر در این کشور است. در این زمینه چیزی تغییر خواهد کرد؟
من گل را از زمانی میشناسم که در حزب بنیادگرایان در اپوزیسیون بود و میکوشید، خط مشی این حزب را اصلاح کند تا وقتی آن را ترک کرد. در این زمان اغلب من با او سر و کار داشتم و انتقادات تشکیلات مدافع حقوق بشر را با او در میان میگذاشتم. همچنین با این گروهها دربارهی گل صحبت میکردم. در این زمان، احساسم این بود که این گروهها در عبدالله گل، طرف صحبتی را میدیدند که حداقل به حرفهایشان گوش میدهد؛ طرف صحبتی که میشد پذیرفت، خواستهای این گروهها، برایش مهماند. هرچند که گل همهی این خواستها را به دلیل فشارهایی که بر او وارد میشد و مسائلی که ترکیه داشت و هنوز هم درگیر آنهاست، نمیتوانست پیاده کند. من فکر میکنم که گل در مورد مسائل حقوق بشر، مطمئناً کسی است که خواهان اصلاحات است.
یعنی شما به عنوان نمایندهی پارلمان اروپا، انتخاب گل را به ریاست جمهوری توصیه میکنید؟
من فکر میکنم که انتخاب گل نه تنها برای اروپا، بلکه برای ترکیه هم خوب است. گذشته از آن: گل و حزبش باید ترسهایی که وجود دارند، جدی بگیرند: بر این ترسها میتوان از همه بهتر هنگامی فائق آمد که ثابت شود، پایهای ندارند. و در این راستا دو گروه وجود دارند که گل باید به آنها رو کند: یکی زنهایی هستند که روسری سر نمیکنند. گل باید به این گروه نشان دهد که روسری همسرش، نشانهی هیچ چیز نیست. برعکس. او باید نشان دهد که پذیرای گونگونی است. گروه دیگری که در انتظار نشانهای مثبت از او هست، اقلیت مذهبی علویهایها در ترکیه است: اینجا هم مهم است که گل نشان دهد که او رئیسجمهور این اقلیت مذهبی هم هست.
نظرات